سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در دعا هنگام باران خواستن گفت : ] خدایا ما را سیراب ساز به ابرهاى رام به فرمان ، نه ابرهاى سرکش خروشان [ و این از گفتار فصیح عجیب است ، چه او ابرهاى با رعد و برق همراه با بادها و آذرخشها را به شتران سرسخت همانند فرموده است ، که بار از پشت بیفکنند و در سوارى دادن سرکشى کنند ، و ابرهاى تهى از رعد و برق ترسناک را به شتران رام تشبیه کرده است که شیرشان را به آرامى مى‏دوشند و به آسانى بر پشتشان نشینند . ] [نهج البلاغه]
 
تا وقتی خدا را نبینم عبادتش نمیکنم

دانشجویی به استادش گفت: استاد! اگر شما به من خدا را نشان بدهید عبادتش میکنم و تا وقتی خدا را نبینم عبادتش نمیکنم . استاد به انتهای کلاس رفت و به دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟؟؟ دانشجو پاسخ داد: نه استاد!وقتی پشت من به شما است مسلما شما را نمی بینم. استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت: تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید!


کلمات کلیدی: حکایت

نوشته شده توسط سید محمد حسینی 91/8/29:: 8:14 صبح     |     () نظر